- الحمدالله ربالعالمین و لصلاة والسلام علی السید المرسلین محمد و آله و اصحابه اجمعین.
اما بعد:
حدود چهادره قرن پیش در جزیرهی عرب، قبیلههای مختلف با اندیشهها و تفاخرات گوناگون جاهلانه و تعصبات قومی زشت و برتریجوییهای افراطی در مقابل هم از هیچ نوع زورگویی و زورآزمایی دریغ نمیکردند و قبیلههای ضعیف و کمنفوس توسط قبیلههای پرنفوس مورد ظلم و ستم قرار میگرفتند. گاهی یک قبیله برای دفاع از قبیلهی خود با قبیلهی دیگری پیمان موقت بسته میکرد و گاهی اندکترین اختلافی این پیمانها از هم میگسیخت و این نوع پراکندگی، زندگی آرام انسانی و اتحاد را از میانشان برداشته بود. در چنین شرایطی بود که خورشید اسلام ظهور کرد و پیامبر اسلام با برقراری صلح میان دو قبیلهی بزرگ اوس و خزرج، پایههای اتحاد و اتفاق را میان اعراب و قبایل مختلف آهستهآهسته مستحکم کرد که پس از مسلمان شدن تمام قبیلههای عرب، امت اسلامی به رهبری پیامبر – صلیالله علیه و سلم – به بلندای وحدت رسیدند. تاریکی، جهل و نادانی در جزیرهی عرب بهوسیلهی نور اسلام از میان برداشته شد. یثرب به مدینهالنبی مبدل گشت و مهاجرین و انصار باهم دستِ برادری دادند. آن عصر نماد اوج و شکوه وحدت بود. عصری که در آن مسلمانان در پرتو قرآن و سنت، دورههای طلایی چون خلافت راشده و دورههای تمدنساز دیگر را تجربه کردند و علم و عدالت را گسترانیدند. اما، شکی نیست که این امت واحد به مرور زمان دچار تفرقه شد و رویکردها و مسیرهای آنها چندگانه شد. عقایدشان متنوع شد و این امت به چندین حزب و فرقه تقسیم شد. طبق فرمودهی پیامبر – صلیالله علیه و سلم – این امت به ۷۳ فرقه تقسیم میشوند. این تفرقهگرایی و تعصبات امت اسلامی را از قلههای بلند اتحاد به دورههای ضعف و پراکندگی کشانید و البته یکی از آن دلایل، فاصله گرفتن از قرآن و سنت بود که زمینهساز افول امت گردید؛ تنها راه، برگشت دوباره به اتحاد و صعود، چنگ زدن به قرآن و سنت است.
اصطلاح امت به جامعهی جهانی مسلمانانی اشاره دارد که ایمان به ارزشها و باورهای مشترک مبنی بر آموزههای اسلام دارند. این مفهوم نشاندهندهی پیوند جمعی میان همه مسلمانان است که فراتر از مرزهای ملی، نژادی و قومی میباشد و ریشه در تعهد مشترک به خداوند متعال، پیامبر اکرم – صلیالله علیه و سلم – و آموزههای قرآن و سنت دارد. اسلام دین وحدت و یکپارچگی بوده و پیوند اسلامی پیوند با قانون الهی است. این پیوند تمام مسلمانان را در تمام نقاط جهان متحد میسازد و در میان آنها همبستگی ایجاد میکند؛ آنها را بر یک عقیده یک خدا، یک قانون، یک قبیله و یک هدف متحد میسازد.
پروفسور دکتر اسماعیل علی محمد در کتاب «أمة الواحدة» میگوید: «این پیوند اسلامی یک سند دایمی است که همه مسلمانان را در هر نقطهی جهان گرد هم میآورد و هر کجا که هستند سازماندهی میکند. یک قرارداد الزامآور است که همه مسلمانانی را که به خداوند، رسولش، ملائکه و روز آخرت ایمان دارند و نماز برپا میکنند متحد میسازد.»[i]
اصل و اساس امت اسلامی بر یگانگی و وحدت استوار است؛ وحدت در عقیده، عبادت، اخلاق، فکر و اصول. این وحدت نهتنها یک امر توصیهیی بوده، بلکه یک ضرورت دینی است. اسلام آمد تا مرزهای طبقاتی، ملی و جغرافیایی را بشکند تا مردم را در یک چارچوب کلی متحد سازد که شعار آن توحید و هدف آن ترغیب مردم به آبادانی زمین و اخوت و برداری است.
علمای کرام در تفسیر آيت «اِنَّمِا المُؤمِنُونُ إِخْوَةٌ»[ii] میفرمایند که برادری دینی قویتر از برادری نسبی است؛ زیرا پیوند نسبی با قطع رابطه یا مرگ قطع میشود، اما پیوند ایمانی با مرگ هم گسسته نمیشود. قرآن کریم نیز امت مسلمه را بهعنوان بهترین امت معرفی میکند؛ کُنْتُمْ أُمَّةِ أُخْرِجَتْ لِنَّاسِ :- شما (ای پیروان محمد – صلیالله علیه و سلم -) بهترین امت هستید که (به سود) انسانها آفریدهشدهاید.[iii] این کرامت و برتری، مشروط بر آن است که مسلمانان در صف واحد باقی بمانند و امربهمعروف و نهی از منکر کنند.
امت اسلامی دارای عزت و مقام والا بود و به تمام بشر مفهوم عدالت، اتحاد و اتفاق را نشان داد. این امت ویژهگیهای منحصر به خود را داشت که باعث شد تا غیر مسلمانان به اسلام رویآورند. در اوایل اسلام، بهیژه در زمان پیامبر – صلیالله علیه و سلم – و پس از وفات ایشان در دوران خلافت راشده، امت اسلام نمونهیی بینظیر از همبستگی، وحدت و رشد سریع در زمینههای دینی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را نشان دادند. امت اسلامی در این دوران نهتنها از منظر دینی بهشدت پیوسته و متحد بود، بلکه از نظر ساختاری و اجتماعی نیز بهسرعت توسعه یافت و تأثیر بهسزای برجهان در آن زمان گذاشت.
ویژگیهای مهم امت اسلامی در صدر اسلام
دین اسلام در اوایل آغاز خود مبلغانی با تواناییها و استعدادهای عالی داشت که پرچم اسلام را به دوش میکشیدند، پیام آن را منتشر میکردند و در رأس آنها حضرت ابوبکر صدیق، عمر فاروق، مصعب بن عمیر، علی بن ابیطالب، ابوذر غفاری و عبیده بن جراح – رضیاللهعنهم – قرار داشتند. اسلام توسط آنها بهسرعت در جزیرهی عرب و بعد سایر نقاط جهان منتشر شده و بنیادگذار تمدن عظیم اسلامی شد. در اوایل، اسلام از افراد با پیشینههای مختلف تشکیل شده بود؛ از مستضعفان و بردگان تا نجیبزادگان و بزرگان قریش و از عربهای جاهلی که ایمان آوردند و مردمان عجم. وحدت در راه ایمان، اصول اخلاقی و همبستگی میان مسلمانان از مهمترین ویژگیهای جامعهی صدر اسلام بود که تا حدی در طول تاریخ اسلام ادامه یافت و این ارزشها اگرچه افول کنند، هرگز نمیمیرند. اما متأسفانه، امتی را که خداوند متعال به آن وحدت، عزت و کرامت بخشیده بود دچار تفرقه و پراکندگی شدند که امروزه عقایدشان متنوع و رویکردها و مسیرهای آنها چندگانه شده است و اتحاد آنها در کشورهای مختلف از همپاشیده شده است[iv]. تعصبات و تفرقهگرایی این امت را به احزاب و گروههای مختلف تقسیم نموده است.
تعصب و فرقهگرایی چیست؟
تعصب اعتقادی است که یک شخص یا گروه، خویش را برتر از شخص و گروه دیگر بداند. عناصری که مبنی بر آن انسانها برتریجویی میکنند عبارت از نسل، نژاد، زبان، فرهنگ، جغرافیه و ایدئولوژی سیاسی میباشد. دین مقدس اسلام بر هر نوع تعصب میان مسلمانان خط بطلان کشیده است و خداوند متعال میفرماید: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَّرقُوا:- و همه به رشتهی (ناگسستنی قرآن) خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید[v]. در اینجا واژهی «اعتصام» به معنای نگهداری و محافظت است. «حبلالله» هم به معنای ریسمان خدا هست؛ یعنی چنگ بزنید به ریسمان خدا برای محافظت خود. ریسمان هم وسیلهی است برای وصل کردن یکچیز به چیزی دیگر. این ریسمان مستقیم به خداوند وصل است و به شما بهتر است که برای محافظت به آن بچسبید و این «حبلالله» همانطور که پیامبر – صلیالله علیه و سلم – آن را توصیف میکند، خود قرآن است. اگر ما به قرآن توجه کنیم، مطابق آن عمل نماییم پس طبیعی است که در بین ما وحدت بیشتر میشود[vi].
حزبگرایی که سبب تفرقه و دوری از اتحاد میشود، غرب آن را نمادی از روشنفکری و پیشرفت تلقی کرده و با به آغوش کشیدن این پدیده در ظاهر به گروههای کوچک مبدل شدهاند؛ اما در اصل اتحادیهیی بزرگی به نام اتحادیه اروپا ساختند و از همان اتحاد امت اسلامی الگو گرفتند، غرب برای اتحاد خودشان سازمانها ساختند که به منافعشان کار میکنند و اما ما مسلمانان را به حزبگرایی تشویق و ترغیب کرده و ما امت اسلامی هم در قید و بند مرزهای ساختگی ماندیم. همین حزبگرایی مانع ایجاد اتحاد میان امت اسلامی میشود، زیرا احزاب با ایدئولوژیهای غربی، مسلمانان را تشویق به پذیرفتن ایدئولوژیهای غیر اسلامی کرده است[vii].
تفرقهگرایی به معنای ایجاد اختلاف و شکافها میان گروهها یا افراد است؛ بهویژه در زمینههای اجتماعی، سیاسی، مذهبی یا قومی که این تفرقهگرایی منجر به تقسیم جامعه، بیاعتمادی، دشمنی و اختلاف عمیق در بخشهای مختلف جامعه میشود. چون باعث میشود افراد احساس کنند که تفاوتهای آنها بیشتر از شباهتهایشان است؛ فرقهگرایی باعث تضعیف قدرت مسلمانان، ایجاد بیاعتمادی و از بین بردن برادری میشود. جهان اسلام رو به گسترش بوده و نفرت بینی میان فرقهها به حدی رسیده است که همدیگر را تکفیر نموده و علیه یکدیگر اعلان جهاد میکنند. نخستین گروهی که در اسلام تکفیر را به وجود آورد، گروه خوارج بود که حضرت محمد – صلیالله علیه و سلم – آنها را بدترین موجودات روی زمین خطاب نموده است[viii].
عوامل گوناگونی که باعث گسترش تعصب و تفرقه میان مسلمانان شد، قرار ذیلاند:
- دوری مسلمانان از کتاب پروردگارشان و سنت پیامبر – صلیالله علیه و سلم – و اجتناب از جستوجوی سعادت و ثبات در دیگران.
- ناآگاه بودن از احکام اسلام و عدم اطلاع از عقاید، اخلاق و ادب.
- ضعف در تربیت صحیح اسلامی چه در خانوادهها و چه در مدارس و سطوح مختلف.
- گسترش ملیتهای مختلف در میان امت اسلامی و دور شدن مسلمانان از وحدت اسلامی.
- گسترش کینه در میان مسلمانان که یکی از موارد خطرناکی است که تفرقه و پراکندگی را افزایش داده و محبتی را کی اسلام از زمان آزادی مسلمانان در قلوب مسلمانان نهاده بود و مردم را به هم نزدیک میکرد، از بین برده است.
- همچنان مفاسد اجتماعی زیادی وجود دارند که باعث افزایش اختلاف میان مسلمانان شده است، مانند سوءظن.
- یکی از آفاتی که به گسترش شکاف میان مسلمانان کمک کرده و انسجام وحدت اسلامی را تحت تأثیر قرار داده است، آفت حسد است که یکی از شایعترین آفات در میان مسلمانان بوده و دلیل آن ضعف ایمان و عدم التزام به قرآن کریم و سنت پیامبر – صلیالله علیه و سلم – است.
- بعضی از دلایل بیرونی وجود دارد که باعث افزایش تفرقه میان اقوام اسلامیشده است. مانند حملات صلیبیها و صهیونیستها بر مسلمانان.
مثالهای بعضی از مهمترین واقعات مسبب تفرقه:
زمانی که سیاستهای جهان اسلام گرفتار تفرقه شد، صلیبیهای غربی فرصت یافتند تا کنترل سیاسی سرزمینهای اسلامی را در دستگیرند. پس از تسلط سیاسی، دنبال ایجاد تغییرات گستردهی اجتماعی شدند؛ تغییراتی که هدف اصلی آن، فاصله دادن مسلمانان از دین اسلام بود. این روند، بخشی از پروژهیی برنامهریزیشده توسط غربیان بود که تلاش میکردند تا هویت دینی امت اسلامی را تضعیف کنند. متأسفانه آنها تا حدی در این برنامه خود موفق شدند که نتیجهیی آن در بسیاری از کشورهای اسلامی امروزه دیده میشود.
اشغال الجزایر توسط فرانسه در سال ۱۲۴۶هجری/۱۸۳۰میلادی و سپس تونس در سال ۱۲۹۹هجری/۱۸۸۱میلادی، پسازآن مراکش در سال ۱۳۳۰هجری/۱۹۱۲میلادی و شام در سال ۱۳۳۸هجری/۱۹۲۰میلادی و از سوی دیگر، سلطهی بریتانیا بر هند در سال ۱۲۷۴هجری/ ۱۸۵۷میلادی آغاز شد که باعث زوال حکومتهای بزرگ اسلامی شد. همچنان اشغال کشورهای مصر، عراق و فلسطین تصادفی نبود، بلکه بر اساس توافقنامهیی میان بریتانیا و فرانسه بهنام سایکس-پیکو بود که در سال ۱۳۳۲هجری/۱۹۰۴میلادی منعقد شد؛ هدف این معاهده تجزیه جهان اسلام بود[ix].
این سیاستبازی جهان اسلام را به تفرقه انداخت و پس از اینکه صلیبیهای غربی کنترل سیاسی جهان اسلام را به دست گرفتند، به دنبال ایجاد تغییرات اجتماعی شدند که هدف از این تغییرات، دور نمودن مسلمانان از دین اسلام بود و غربیها آن را متمدن سازی یا پیشرفت مینامیدند. مسلمانانی که در فکر تمدن اسلامی هستند توسط تمدن مدرن غربی همیشه حقیر شده و تروریست، عقبمانده و کهنه فکر خطاب میشوند. غربیها تااندازهیی در برنامه خود موفق شدهاند؛ اکنون برنامهی آنها در اکثر از کشورهای اسلامی در حال اجرا است. غربزدگی که امروزه به دست اشغالگران در حال اجرا است، سبب شده است تا مسلمانان به مقلدین وفادار غربی مبدل شوند و ارزشهای اصیل اسلامی را فراموش کنند. این تحول اجتماعی بر وحدت مسلمانان تأثیر زیادی داشت. شعارهای غرب برای ایجاد تحول اجتماعی در کشورهای اسلامی این بود: سیکولریزم، تهاجم فکری، رسانهها، فمینیزم و غیره. این تهاجم جامعهیی اسلامی را نابود ساخته و یکی از مهمترین پیامد آن تفرقه و جدایی میان مسلمانان است.
یکی از مهمترین چیزهای که وحدت مسلمانان را از بین برد و آنها را از هم گسیخت و متفرق کرد، این است که آنها به ادب اخوت اسلامی و احکام آن پایبند نبودند[x]. این آداب در قرآن کریم و سنت پیامبر – صلیالله علیه و سلم – بیانشده است. اسلام در کل پیام اخلاقی است که یکی از اهداف آن ایجاد یک جامعهی خوب است. نکتهی مهم اینجاست که فعلاً ما یک امت متفرق هستیم و یکی از دلایل تفرقهی ما غفلت از بُعد اخلاقی اسلام و همچنان تربیت درست فرزندان مسلمین، امربهمعروف و نهی از منکر، اهتمام به ساختن مساجد، اقامهی نماز و پرداخت زکات، تأسیس کتابخانهها، ایجاد کارخانهها، دانشگاههای معتبر علمی، سازمانهای تحقیقاتی است. همهی اینها اموریاند که حکومتهای مختلف از آن غفلت کرده و حتا به حدی رسیده است که در دفاع از مقدسات دینی و میهنیشان غفلت کردند که باعث تکهتکه شدن سرزمینهای اسلامی شد.
آیا امت اسلامی میتواند دوباره متحد شود؟
با وجود جنگهای شدیدی که دشمنان اسلام علیه مسلمانان به راه انداختهاند و اتحاد آنها را خدشهدار ساختهاند، مسلمانان بازهم میتوانند تا صفوف خود را جمع کنند. رهبران مسلمانان باید مراحل طولانی را طی کنند تا اینکه بتوانند یک جامعه اسلامی را بناکرده، مردم را در آن متحد ساخته و بر زخمهای آنها مرحم بگذارند. حملات استعماری که اروپا تقریباً دو قرن قبل علیه اسلام و پیروان آن آغاز کرد دو موضوع مهم را هدف قرارداد:
- نفی هر گونه وحدت میان افراد وابسته به اسلام، شکستن وفاداری موروثی به جامعهی اسلامی و احیای ملیتگرایی واقعی و مصنوعی؛ بدین ترتیب است که مسلمانان در عرصه بینالمللی به ۵۷ کشور تقسیمشدهاند.
- از بین رفتن ایمان در افراد جامعه بهگونهیی که رفتار را از عقیده جدا مینمایند و این امر باعث میشود که جامعه صحنهیی شود برای روشهای جاافتاده و هوسها و جریانات بیپروا.
مواردی که بر اساس آن میتوانیم دوباره جامعهی خود را متحد سازیم قرار ذیلاند:
نخست، قرار دادن قرآن کریم در جایگاه درست آن؛ با این بینش که قرآن کریم کلامالله سبحانه و تعالی است و هدایت از طرف الله عزوجل به تمام بشریت میباشد. الله سبحانه و تعالی در قرآن کریم میفرماید: ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَ فِيهِ هُدࣰى لِّلۡمُتَّقِينَ:- در این کتاب هیچ شک نیست و هدایت است برای پرهیزگاران[xi]. در جایی دیگر میفرماید: هَٰذَا بَصَـٰٓئِرُ لِلنَّاسِ وَهُدࣰى وَرَحۡمَةࣱ لِّقَوۡمࣲ يُوقِنُونَ:- این (قرآن) وسیلهی بینش مردمان و مایهی هدایت و سبب رحمت برای کسانی است که اهل یقین هستند[xii].
دوم، اطاعت از سنت پیامبر – صلیالله علیه و سلم -، سنت به معنایی گفتار، کردار و گزارش پیامبر – صلیالله علیه و سلم – است. اطاعت از پیامبر – صلیالله علیه و سلم -، اطاعت از الله عزوجل است و نافرمانی از ایشان، نافرمانی از الله عزوجل است. پس باید بدانیم که پیروی از قرآن کریم و سنت یک امر لازمی است. چون اتحاد و جمع شدن مسلمانان جز با قرار دادن قرآن و سنت در جایگاه مناسب آن محال است.
سوم، یکی از مهمترین اصل برای رسیدن به وحدت رجوع به علم است زیرا توسط علم آشکار میشود که چرا قرآن و سنت فلان چیز را نهی کرده و به فلان چیز دستور داده است.
چهارم، عقیده صحیح؛ عقیدهی که در اصل یکی از پایههای وحدت مسلمانان است. عقیده برگرفتهشده از کلمهی عقد است که به معنای به هم پیوستن انتهایی چیزی است، مانند گره در طناب یا گره در ساختمان. اعتقاد به معنای پیوند قلب انسان با یک ایده، نظر یا رویکرد خاص است. که این رابطه با اعتماد، قدرت و استحکام و همچنین ثبات و تداوم شخصی میشود.
یکی از مهمترین مؤلفههای وحدت میان مسلمانان، آموزهی ناب توحید به شمار میرود. اعراب قبایل پراکنده و ناسازگاری بودند که باوجود همه عناصر وحدت؛ وحدت سرزمین، فرهنگ، تاریخ و زبانباز هم به توافق نمیرسیدند. اسلام از تفرقه آنها را بیرون آورد؛ نه برای اینکه یک گروه ملی تحت رهبری یک رهبر از میان آنها باشند و یک کشور واحد با یک مرز واحد داشته باشند، بلکه برای ایجاد ملتی باایمان و شایستگی که حتی متصف به توصیف الهی شدند. کُنْتُمْ خَیْرَ أُخْرِجَتْ لِنَّاسِ. اگر تحول عظیمی که در جهان عرب آن زمان به وجود آمد بهدقت نظر افکنیم، متوجه خواهیم شد که مسلمانان از پراکندگی به بهترین ملتی تبدیل شدند که در تاریخ بشر پیشینه نداشت؛ نهتنها در زبان و سرزمین متحد شدند، بلکه در تمام عرصهها به برادری اعتقادی متحد گشتند. مؤمنان بر اساس عقیدهی واحد، باید مانند یک جسد واحد باشند؛ اگر عضوی به درد آید، عضوی دیگر نیز قرار نمیماند. در این مورد حدیث زیبا از پیامبر – صلیالله علیه و سلم – داریم: «مثال مؤمنان در شفقت و همدردی، مانند بدنی هست که اگر عضوی از آن شکایت کند، تمام اعضای آن شکایت میکند.» پس برادری تنها برادری خونی نیست، بلکه فراتر از آن، اخوت ایمانی است.
وحدت ستون استوار امت اسلامی و رمز شکوه و پیشرفت آن در طول تاریخ بوده است. امت اسلامی، زمانی که بر محور ایمان، قرآن و سنت پیامبر اکرم – صلیالله علیه و سلم – گرد آمدند، توانستند تمدنی بسازند که نهتنها مسلمانان، بلکه تمام جهانیان را تحت تأثیر قرار داد. آن عصر طلایی، بر پایهیی برادری، عدالت، تواضع و ایثار شکل گرفت و نمونهیی بینظیری از همبستگی و اقتدار را به نمایش گذاشت. اما با گذشت زمان و با ورود عوامل فرسایندهیی چون تعصب مذهبی، اختلافات قومی، محبت دنیا و دخالتهای بیرونی، این وحدت شکسته شد و امت اسلام دچار تفرقه شد. نتیجهی آن ضعف، پراکندگی و دوری از قرآن و سنت است. بازگشت به وحدت، تنها از مسیر بازگشت به قرآن و سنت، تقویت آگاهی دینی و درک متقابل ممکن است. امت اسلامی باید بداند که «باهم بودن» قدرت میآفریند و «در مقابل هم بودن» تنها به سود دشمنان خواهد بود. امروز پیش از هر زمان دیگر، نیاز است که شعار «باهم، نه در برابر هم» را از کاغذ به عمل تبدیل کنیم تا بار دیگر شاهد صعود امت باشیم.
[i] پروفسور دکتر اسماعیل علی محمد، الطریق الی الوحدة الأمة، ۱۸،۲۲
[ii] سورهی حجرات، آیت ۱۰
[iii] سورهی آل عمران، آیت ۱۱۰
[iv] هدایت الله ذاهب و سید میثم تمار، آخرین هشدار برای بیداری امت اسلام، ۲۰۵-۲۰۲
[v] سورهی آل عمران، آیت ۱۰۳
[vi] Shekh Nouman Ali Khan, Unity Through the Quran
[vii] عمر یوسف حمزة، معالم الوحدة في طریق الأمة الأسلامیة، ۳۶-۳۵
[viii] هدایت الله ذاهب و سید میثم تمار، آخرین هشدار برای بیداری امت اسلام، 17، 21، 97
[ix] الطریق الی الوحدة الأمة، ۱۸،۲۲
[x] معالم الوحدة، ۴۰
[xi] سورهی بقره، آیت ۲
[xii] سورهی حاثیه، آیت ۲۰