چکیده
افلاطون در کتاب جمهور مینویسد: «مفاسدی که شهرها را تباه میکنند، بلکه به عقیدهی من بهطور کلی مفاسد نوع بشر، هرگز نقصان نخواهند یافت مگر آنگاه که در شهرها فلاسفه پادشاه شوند یا آنانی که هماکنون عنوان پادشاهی و سلطنت دارند، بهراستی و جداً در سلک فلاسفه درآیند.» افلاطون میگوید: بهترین کسی که حاکم شده میتواند یک فیلسوف است؛ چراکه فیلسوفهای واقعی در پی حکمتاند نه در پی شهوت، ثروت و قدرت. این نظریه بعدها بهنام پادشاه فیلسوف مشهور گردید. در تاریخ اولین کسی که خصوصیات تقریبی پادشاه فیلسوف را در او میتوان دید، مارکوس اورلیوس امپراطور روم بود. یکی از آخرین کسانی که میتوان خصوصیات پادشاه فیلسوف را در او دید، علی عزت بیگوویچ اولین رئیسجمهور کشور بوسنی و هرزگوین است. وی به معنای واقعی کلمه فیلسوف بود. باوجود زیست در وضعیت متشنج و جنگهای طولانی، نوشتههای عمیق فلسفی و سیاسی از خود بهجا گذاشت. در پهلوی فیلسوف بودن، سیاستمدار برجسته و رهبر مسلمانان بوسنیا بود. اگرچه علی عزت بیگوویچ بارها و درجاهای مختلف تکرار میکند که او رهبری و قدرت را نمیخواست؛ اما خواست خداوند چیز دیگر بود. در این مقاله خواستیم، نخست زندگینامهی بسیار مختصر از علی عزت بیگوویچ ارائه کرده و افکار او را در سه بخش مورد مطالعه قرار دهیم. در بخش نخست، نظریات علی عزت بیگوویچ در مورد منشأی انسان و دلایل عاجز بودن فکر مادهگرا در توضیح منشأی انسان را بررسی مینماییم. در بخش دوم، دوبُعدی بودن اسلام را از نظر علی عزت بیگوویچ تشریح دادهایم. در بخش سوم، خواستهایم تا فلسفهی سیاسی وی را و همچنان سیاست عملیاش را توضیح دهیم. باوجود آنکه اکثر عمر این شخصیت بزرگ در سختی و جنگ سپری شد، بدون شک در تراز محمد اقبال، محمد اسد، مالک بن نبی و دیگران، یکی از متفکران فوقالعادهی جهان اسلاماند که همهی مسلمانان و خصوصاً جوانان باید با وی و افکارش آشنایی داشته باشند.
عنوان: علی عزت بیگوویچ: پادشاه فیلسوف
نویسنده: محمد الیاس شهیر
نهاد: کانون فرهنگی چراغ لاله
تاریخ نشر: ۹ سنبله ۱۴۰۴
شهر نشر: کابل، افغانستان
شماره مسلسل: 604100، تابستان 1404
کلیدواژهها: علی عزت بیگوویچ، دولت اسلامی، پادشاه فیلسوف، منشاء انسان، اسلام، سیاست، اخلاق، اجتماع، دین، علم